هیربدهیربد، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 28 روز سن داره

هیربد هدیه ی خدا در کریسمس

الان دیگه هیربدجونی برای خودش ماشالله مردی شده ، خواهرش هم دیگه نمیرسه به وبلاگ برادرش سربزنه الان هم بادیدن وبلاگش تمام خاطراتم زنده شد❤️

ماه مبارک رمضان

1392/6/9 15:58
نویسنده : هستی
413 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دلم این اولین ماه رمضانیه که خدای مهربون تورو به ما هدیه داد. امیدوارم سال های سال بتونی به سلامتی این روزهای قشنگ و روحانی رو ببینی عسلم.این روزها خواهری چون روزه میگیره زیاد حال و حوصله کامپیوتررونداره برای همین من این چندتا عکس رو میزارم بقیه اش زحمت خواهری. بوووس واسه هردوتاتون عزیزای من .ماچ

 

هیربد جونی در چغاسبز 

 

هیربد درگیر با میز تلویزیون و کلیددرش

 حالا دیگه بدون کمک هم میتونم بشینمتشویق عینک

 

اینجاهم لگو بازی مکنم وبسیار این کارو دوست دارم 

 

از تاب بازی لذت هم لذت میبرم وروی تاب واسه ی خودم اواز میخونمابرو

 

وقتی سوار تاب میشی یواش یواش خوابت میبرهخمیازه

 

وقتی هم رو تابت خوابت میبره 

اینجا تولد یکی از دوستامونه

بابایی و هیربد جونی

شادی و جون و غزل جون دوستا ی منقلب

 

اینجاهم دارم به مامانیم کمک میکنم ببنید من چه قدر پسر خوبیمتعجب

 

 

آب بازی در تابستون در حمام یزاب

لذت از آب بازی .می خوای آب ها رو بگیری گلم

   

 

پاهات بعد از اون همه آب بازی پیر شدن جیگرم

راستی دستت رو همیشه اینطوری می کنی قشنگم

بقیه کارهاتو هستی جونم بعدا می نویسه 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

وحيده
7 مرداد 92 12:00
الهه جون نظر قبليه مال منه اسمم يادم رفت بگذارم زحمتت پاكش نكن قوربونت بوسسسسسسسسسسسسسسس


خاله جون نظری واسه ما نیامده همین یک دونه نظر امده
شیرین
8 مرداد 92 2:52
سلام مامانیای گل خوبید؟ نازگلتون خوبه ؟ من شیرین هستم تازه دارم به جمع مامانا وارد میشم خوشال میشم به وبم سر بزنید و از تجربه هاتون منو بی نصیب نذارید مراقب خنده هاتون باشید
مامان طاها
8 مرداد 92 3:58
مادر چقده این عسل شما خوردنیه
خدا حفظش کنه ماشالله
همین شیرینکاریاشونه که بیشتر عزیزشون میکنه
منم کم نمیکشم از پسملم


ممنون عزیزم
مریم
8 مرداد 92 4:04
یعنی یک ساعته همه ی عالم داریم به این جیگرم می خندیم با این کف باش

فداش بشم الهییییییییییییییییی هستی جون عکسا مثل همیشه عالی بود کلیانرژی گرفتم از عکس های پسری بوس واسه جفتتون


جه عجب بهمون سرزدی منم میبوسمت
مریم
8 مرداد 92 4:10
ای جانم ای جانم قربون اون شکل ماهت بشم من این دلبریها رو نکن قند عسل پس افتادم هستی جونم یک دنیا از محبتت ممنونم
مامان طاها
8 مرداد 92 4:13
علاوه بر اینکه خودت شدیدا حق داری محکم ماچش کنی با این عکسها زمینه را برای چلوندن عسل خان توسط ما هم فراهم کردی هستی جون
بووووووووووووس برای قندعسل


ممنون عزیزم ولی طاها جونم کم چلوندنی نیست هااااا
مریم
8 مرداد 92 4:14

خوش به حالتون که می تونین این شازده رو ببوسین من که تا عکسای خوشگلشو می بینم مانیتوره بیچاره باید احساسات منو تحمل کنه

خخخخخخخخخخخخدا چقده این پسر خوشگله.خدا حافظش باشه


ممنونم عزیزم با نظراتت کلی خوش حالمون میکنی بوسسسسسس
مامی آرمان (خاله زری )
8 مرداد 92 16:04
ای جووووونم ماشالله به پسمل خوشگل چقدر ناز شدی
مخصوصا اون عکسی که رو تاب خوابش برده خیلی نازه عسیسم چقده معصوم خوابیده مثل فرشته ها
عزیزم انگشتای دستش چه با نمکه ...
خدا هردوی شما رو واسه مامان و بابا نگه داره
در ضمن نماز روزه هاتون هم قبول حق


ممنونم خاله جون نماز روزه شماهم قبول ارمان جونم رو ماچه محکمش کنید