هیربدهیربد، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 3 روز سن داره

هیربد هدیه ی خدا در کریسمس

الان دیگه هیربدجونی برای خودش ماشالله مردی شده ، خواهرش هم دیگه نمیرسه به وبلاگ برادرش سربزنه الان هم بادیدن وبلاگش تمام خاطراتم زنده شد❤️

@هیربد@

1391/12/3 21:40
نویسنده : هستی
705 بازدید
اشتراک گذاری

پرده

این همون پرده اتاقمه که گفتم هیربد خیلی دوستش داره البته توعکس خیلی خوب نیافتاده  خیلی خوشگل تره حباب

عکس

اینم یکی دیگه از عکس هایی است که هیربد عاشقشه وقتی میبینتش کلی لبخند میزنه قربونت برم اینقدر با محبتی زود تحت تاثیر قرار میگیریبغل

لا لا

اینجا هیربد از حمام آمده حمامخسته است لا لاکرده ساکت داداشیم بیدار میشهساکت

هیربد

اوا بیدار شدخمیازه

هیربد

اگه دقت کنین صورت هیربدی زخمه واسه اینه که خودش را چنگ زده ناراحت آخه نه ناخوناش بلندبود خودش را چنگ میزنه کلافهالبته تقصیری نداره دستاش تحت کنترل خودش نیست میزنه خودش را خونی مالی میکنه  افسوس

حالا توعکس خوب معلوم نیست .البته مامانی امروز کوتاهشون کرده تا به خودش آسیبب نرسونه .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

وحيده
25 بهمن 91 8:32
آي ناز داره خاله جيگرشو بخورم كه اين همه خوردني شده واييييييييييي ني ني حمومي شده و حسابي ناز نازي و خوردني شده خدا خدا ني ني خوشگل خوردني چلودني نفس شده مرسي خاله كه اين عكسا رو برامون ميگذاري ميبوسمت جيگرخانم:



خاله جون اگه بدونی چه قدر بعضی وقتا عشوه میاد بابام میگه خوبه دختر نیست خیلی نازو جیگر شده به قول شما چلوندنیییییییییییییی بوس واسه خاله ی مهربون


وحيده
28 بهمن 91 14:28
جيگر جفتتون و بخورم يك خواهر گل مثل تو داره معلومه براي كي بهتر از تو براش عشوه بريزه خاله جوني



ایشالله بیاد مشهد واسه ی شماهم عشوه بیاد کلی حال کنید مرسی بوس


مامان رها جون
22 اسفند 91 18:40
قربونش بشم.ماشاالله بزرگ و نازتر شده
کمی هم لپاش آب رفت


خاله جونی ازبس جیغ میزنه للپاش اب شده
مامان رادمهر
5 شهریور 92 12:14
چه جالب داداشی شما و پسر من تو یه روز بدنیا اومدن


لینکتون کردم البته با اجازه






ممنون خوب کردید دستتون درد نکنه
راستی ادرس وبلاگ رادمهر کوچولو اشتباهه هرکار مکنم وارد وبلاگش نمیشه