هیربدهیربد، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 3 روز سن داره

هیربد هدیه ی خدا در کریسمس

الان دیگه هیربدجونی برای خودش ماشالله مردی شده ، خواهرش هم دیگه نمیرسه به وبلاگ برادرش سربزنه الان هم بادیدن وبلاگش تمام خاطراتم زنده شد❤️

شیرین کاری های هیربد وخبرهای داغ

1391/12/3 21:26
نویسنده : هستی
370 بازدید
اشتراک گذاری

هیربدی وضعیت شما ازقبل کلی بهتر شده خدارا شکر شب ها کمی بهتر میخوابی ودل درد هاتم بهتره ماشاللهاوه خوب از شیرین کاریات بگم هوراتو اتاق من یه پرده رنگارنگ هست عاشق اونیقلب وقتی اونو میبینی کلی میخندی البته هنوز خوب خنده را یاد نگرفتی یک طرفه می خندیابرو  عکس هم خیلی دوست داری عکس ایسان وعسل و طاها دختر عمه ها وپسر داییت را مامان الهه چسبونده به دیوار خونه  وقتی اونارا هم میبینی کلی ذوق میکنی نیشخند روز پنجشنبه هم پالایشگاه بابایی یه جشن برامون گذاشته  قرار باهم بریم جشن تشویق وشو جک وطنز اجرا میکننددلقک بابایی اسممون را نوشت تا کلی بخندیمخندهقهقهه راستی آخرین خبر هم اینه که مامان بزرگ مرضیه هم قرار از مشهد بیادپیشمون شاید توجشن هم پهلومون باشهلبخند با ی بایبای یای بای بای

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مجله خبري بروزترين ها
23 بهمن 91 21:14
بزرگترين مجله خبري ايران
جديدترين خبر هاي كودك و سلامت خانواده ايران و جهان هر روز در ايميل شما



وحيده
24 بهمن 91 8:26
عزيز دلم چانم از طرف من هم روشو ببوس انشااله كه خوش بگذره عزيزم و حسابي بخنديد انشااله كه عزيز هم به خوبي و خوشي بيان و حسابي حسابي بهتون خوش بگذره دستشون درد نكنه كه با اون حالشون زحمت ميكشن و اين همه راه و ميان اونجا حسابي زحمت ميكشن راستي خاله مبارك شاگرد اول هم كه شدي عزيز دلم:


چشم ازطرف شما هیربد را میبوسم راستی جاتون واسه ی جشن خیلی خالیه دوست داشتم شما هم بودید باهم میخندیدیم ممنون سر زدید


وحيده
25 بهمن 91 8:29
آره هستي جان واقعا همين جور عزيزم كاش بوديم و كلي ميتركونديم و ميخنديديم انشااله كه بهتون حسابي خوش بگذره عزيز دلم دوستتون داره قد يك دنيا وسسسسسسسسسسسسسسسسس

مرسی خاله ججججججججججووووووووووووووننننننننن آمدی به وبمون بوس*