علی اصغرمن + عکس و10ماهگی و نذری امام حسین
داداش گلم چندروزپیش رفتیم همایش شیرخوارگان حسینی میخواستیم شماروعلی اصغرکنیم که شمانمیذاشتی چپیه روسرت بمونه وماهم شماروبالباس عادی بردیم اول که واردشدیم
این شکلی شدی بعد شماخوابیدی ووسطای مراسم پاشدی کمی بازی کردی وبعد داشتی خسته میشدی که منو مامانی اومدیم بیرون ودوباره باتاخیرورودبه 11 ماهگیتوتبریک میگم عزیزم ده ماهگیت تموم شد الان 10 ماه و 2 روزته
عکسای همایش
این کیکم مامانی به مناسبت ورودشمابه 11ماهگی درست کرداووووووووورین مامانی
درحال کوتاه کردن موهای آقاهیربد
tv دیدن
چندروزپیش وقتی وارداتاقم شدم دیدم لاک غلط گیرموبرداشتی اون قدبه زمین کوبیدیش که درش واشده
وفرشولباستوسروصورت همه غلط گیریه ببین فرش اتاقموچیکارکردی
اینم چندتاعکس بسیارخشگل ازصورته ماهت
ماشالله یادتون نره
وعاشق کتاب داستانی اونم کتاب داستان بامبی فک کنم مامانی 100 باربرات خوندتش
اینم عکس های نذری امام حسین .خدا نذر همه رو قبول کنه مال مامانی رو هم همین طور.مامان جون دستت دردنکنه
قیمه ای که رو شله مون ریختیم
اینم شله مون
به به
فقط به پاهای هیربدتوجه کنین سعی داره خودش رو به حبوباتی که مامانی خیس کرده برسونه و آب بازی کنه
رونوک پاهاش ایستاده
هیربدجون درحال شله هم زدن
اینم زمانیه که دستت رو به مبل میگیری و می ایستی بعدش هم دستت رو ول میکنی و تلوتلو می خوری و میفتی قوربونت برم که اینقدر تلاشگری عزیزم . بوووس
پایان