اولین کلمات وخبرهای مهم
اولین کلمات وخبرهای مهم وایییییییییی چندتاخبرخیلییییییییییی مهم داداش گلم قربونت برم من الهی بالاخره تونستی اسم منو بگی الهی فدات بشم این قدرخوشگل میگی هستی که حدنداره البته هستی نمیگی میگی هدتی چندتاکلمه دیگه هم یادگرفتی مثل اومد به اومدمیگی اومه بابا وماما هم میگی امی هم میگی ینی شیر دورت بگردم منننننننننننننننن یه خبردیگه هم هست دستتو میگیری به مامانیو وایمیستی بعدکه دستتو ول میکنی 5 ثانیه می ایستی بعدمیخوری زمین آفریننننننننننننننن به داداشی باهوش خودم گاهی وقتاهم دستتو میگیری به روروئکت و من روروئکتومیکشم توهم همراهش حرکت میکنی همیشه هم عادت داری روی نوک پا حرکت کنی کف پاتوزمین نمیذاری داداشه گلم مریضیت خوب شدوخداروشکردیگه مثل قبل غذامیخوری آخه تومدتی که مریض بودی مامان هرچی میداد شمابالامی آوردی ولی الآن ماشاا...کامل غذاتومیخوری و لی حالامن سرمای شدیدی خوردم امیدوارم زودخوب شم تاتویه وقت دوباره مریض نشی داداشی البته جدیداً فوق العاده خرابکارشدی و اول که نمکدونو شکستی دوم درقندونو سوم یه عالمه بطری آب روکف اشپزخونه خالی کردی وبا روروئکت روآب ها راه رفتی وکلی حال کردی همین الان هم مثل اینکه یه کلبه ی چوبی داشتیم اونوشکوندی . ای خرابکار عیب نداره داداشم فدای یه تارموت خوب دیگه برم درسامو بخونم خبرای مهم روگفتم
آسمونی یازمینی هرچه هستی نازنینی واسه ی قلب کوچک من همیشه عزیزترینی
