واکسن پایان شش ماهگی
وای گلم روز پنجشنبه بیستم تیر بایک روز تاخیر مامانی و بابایی شمارو برای واکسنت بردن مرکز بهداشت . روز خوبی نبود.ولی شما ماشاا.... خیلی پسر خوبی بودی با این که هم درد داشتی و هم تب ولی فقط ناله میکردی وگاهی هم گریه می کردی. قد و وزنت هم خیلی عالی بود "ماشاا...." .
راستی خاله نغمه هم اولین افطاری دعوتمون کردن که ما به خاطر کسالت شما نرفتیم ترجیح دادیم تو خونه بمونیم تاشما بهتر استراحت کنی. خلاصه هرچی بود به خیرگذشت.یه عالمه دوستت دارم عشق کوچولوی من
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی