برگشت بابایی از تهران وروز مادر
برگشتی بابایی
بابایی واسه ماموریت رفته بود تهران من ومامانی وهیربدم رفتیم استقبال بابایی محوطه ی فرودگاه فضای خیلی جالبی داشت ومن ومامانی هم تا بابایی بیاد کلی از هیربد عکس گرفتیم
اینم عکساش
تو محوطه یکم باد میومد داداشی هم دهنشو باز می کردتا باد رو بازبونش احساس کنه خیلی خوشش میومد.
اینجا رو زمین یه حشره داشت راه می رفت هرچی صداش می کردیم به ما نگاه نمی کرد حواسش پرت اون شده.
راستی روز مادر نزدیکه یک عالمه بوس اولاً برای مامانی خودم بعد تقدیم به همه ی مامانای گل دنیا . بدونید که ما بچه ها تا آخر عمرمدیونتونیم و خیلی خیلی دوستتون داریم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی