هیربدهیربد، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 4 روز سن داره

هیربد هدیه ی خدا در کریسمس

الان دیگه هیربدجونی برای خودش ماشالله مردی شده ، خواهرش هم دیگه نمیرسه به وبلاگ برادرش سربزنه الان هم بادیدن وبلاگش تمام خاطراتم زنده شد❤️

برگشت بابایی از تهران وروز مادر

1392/2/17 15:04
نویسنده : هستی
482 بازدید
اشتراک گذاری

 

مالس

                          برگشتی باباییهورا

بابایی واسه ماموریت رفته بود تهران من ومامانی وهیربدم رفتیم استقبال بابایی محوطه ی فرودگاه فضای خیلی جالبی داشت ومن ومامانی هم تا بابایی بیاد کلی از هیربد عکس گرفتیم

                        اینم عکساش بلق

دبریه

 

دبریه

تو محوطه یکم باد میومد داداشی هم دهنشو باز می کردتا باد رو بازبونش احساس کنه خیلی خوشش میومد.قلب

رگیج

اینجا رو زمین یه حشره داشت راه می رفت هرچی صداش می کردیم به ما نگاه نمی کرد حواسش پرت اون شده.

دبریه

راستی روز مادر نزدیکه یک عالمه بوس اولاً برای مامانی خودم بعد تقدیم به همه ی مامانای گل دنیا مامانی دوستت داریم. بدونید که ما بچه ها تا آخر عمرمدیونتونیم و خیلی خیلی دوستتون داریمقلبقلبقلبماچماچماچ



ردام   

همیشه توی قلبمونی مامانی

مامانماممام







پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

اتوساموژه خوشگل
9 اردیبهشت 92 18:36
ماشالاروزبه روزنفس ترمیشه الهی فدای2تاتون بشم دلم برات تنگ شده خواهرجون




سلام خواهری گلم.ماهم دلمون براتون خیلی تنگ شده.امیدوارم هرچه زودتر همدیگه رو ببینیم.میبوسمتونخاله جونو و آیسان جونو ازطرف مون ببوس عموجونوسلام برسون


وحيده
15 اردیبهشت 92 8:37
اي ججججججججججججججججججوووووووووووون جيگرتو بخورم خاله كه با هوا هم حال ميكني و دهنتو باز ميكني كه هوا بخوري نازدونه خاله كه اين همه دوست داشتني و ناز هستي كوچولوي دوست داشتني من كه اين قدر ماشالله باهوشي عزيزم خوشگل خاله هر جفتتون رو يك عالمه ميبوسم روي گل تو رو هم هزار تا ميبوسم كه اين عكسهاي خوشگل و ميگذاري


سلام خاله جونی نمی دونید چقدر دلمون براتون تنگ شده خدا کنه هرچه زودتر همدیگه رو ببینیم. جاتون خالیه با شیرین کاری های داداشی . سلام برسونید .میبوسیمتون