هیربدهیربد، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 4 روز سن داره

هیربد هدیه ی خدا در کریسمس

الان دیگه هیربدجونی برای خودش ماشالله مردی شده ، خواهرش هم دیگه نمیرسه به وبلاگ برادرش سربزنه الان هم بادیدن وبلاگش تمام خاطراتم زنده شد❤️

هیربد گوگولی

1391/11/15 18:03
نویسنده : هستی
333 بازدید
اشتراک گذاری

 

هیربدی

داداشی واسه خواهرش ژست گرفته تا ازش عکس بگیرهعینک

داداش جونی

 

خواهری کلافم کردی این قدر ازم عکس نگیرتعجبکلافه 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

وحيده
16 بهمن 91 13:48
الهه جان وقتي هستي به دنيا آمد باورم نميشد كه مامان شدي و الان باز هم باورم نميشه كه مامان شدي دستاتو تو عكس ميبينم كه جوجه تو بغل كردي و باورم نميشه باورم نميشه كه عيد انشااله قراره با يك ني ني كوچولو 4 تايي بياييد نميدونم تو نگاه اول چطور ميشه اين دفع ه كه بياي چقدر فرق كردي؟؟

سلام عزیزم مرسی باکامنت هات ماروخوشحال میکنی.انشاا... وقتی بیام مشهد ازکم خوابی چشام دیگه فکرمیکنم لوچ شده باشه ولی تا اون موقع شایداوضاع بهتربشه .بهرحال میبوسمت.هستی جونی وچوچه هم دستبوسن
وحيده
17 بهمن 91 8:43
سلام دوباره بيا مشهد انشااله يك دل سير ميخوابي البته اگر ما ها بگذاريم اين نفس كپل و خوشگل خوردني فكر كنم بياين مشهد سرش دعوا بشه بلاخره براي ما هم كه بخوريمش نوبتي خواهد رسيد


ممنون گلم راستی نکنه سرت به عید دیدنی ها بند بشه و قولت رو فراموش کنی البته دعا کن تا اون موقع شرایط هیربد کوچولو بهتربشه تا مزاحم شمانازنین ها نشم.سلام برسون عزیزم.بای
وحيده
17 بهمن 91 8:47
هستي خانم خوشگل هم خودشون روحاضر كنن كه اومدن مشهد قراره اون لپاي سفيد خوشگلشو حسابي مرحمت دندانهايمان كنيم بلاخره لپ براي هم خوبه


ممنون خاله جون لپهای من قابل شمارونداره البته دیگه مثل قبل چاق و چله نیست ولی اگه شمابه همین راضی هستید چشم.بووووس بووووس
وحیده
22 بهمن 91 16:50
ای قوربونت بشم من که این همه لپای نازنازت نازو مامانیت همگی آب شده عسل خاله


خدانکنه خاله جون.عیبی نداره عوضش وسعت لپام زیاد شده .منم میبوسمتون.